روز مادر
سر کار بودم که تلفنم زنگ خورد بعد صدای قشنگ شما رو شنیدم گفتی مامان اسام روزت مبارک مرسی که منو بزرگ کردی منم اونطرف تلفن غشو ضعف رفتم بعد از ظهر هم که اومدم خونه دیدم خاله ندا کلی تدارک دیده گلو شیرینی و کادو شما گفتی مامان چچ نداریم دوباره حاضر شدیم دو تایی قدم زنان رفتیم تا قنادی یه کیک کوچیک خریدیم همشم میگفتی امروز روز مادره نه روز منه مامیم از طرف شما یه شال خیلی خوشگل برای من گرفته بود .منم از طرف خودم و شما به مامی و خاله ندا کادو دادم در ضمن برای خاله اکرم هم کادو و گل گرفتیم و از طرف شما بهش تبریک گفتیم که کلی زحمت شما رو کشیده و مامانتم کلی بهش مدیونه
روز مادرو از طرف خودم و شنتیا نفس مامان به همه مامانای مهربون تبریک میگم و آرزوی بهترینها رو براتون دارم.
کیک روز مادر البته با چند تا طراحی از پسرم
اون شال خوشگله رو پسرم برام گرفته
اینم جشنی که نفسم برام گرفته بود.(الهی دورش بگردم)