دعا کردن
شنتیای مامان روزای اول ماه رمضون وقت اذان که میشد مادانا بغلت میکرد و بلند بلند برای همه و مخصوصا برای شما دعا می کرد دو سه روزی که گذشت تا ربنا رو داد دو دستاتو بلند کردی به زبون خودت شروع کردی دعا کردن اشک هممونو در آوردی تا الان که هفدهم ماه رمضونه تا صدای ربنا رو میشنوی شروع میکنی دعا کردن ما هم آمین میگیم تا بهت میگیم شنتیا دعا کن دستاتو میاری بالا میگی ژ ژ نمیدونم با این ژ ژ گفتنت چه دعایی میکنی ولی فرشته مامان هر دفعه اشک منو در میاری ،فقط از خدا میخوام همیشه کنارت باشه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی