شنتياشنتيا، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه سن داره

قهرمانم,عشقم,امیدم

اولين سينما

1391/6/20 14:16
نویسنده : مامان الهام
312 بازدید
اشتراک گذاری

در تاريخ 16 شهريور 91 آقا شنتيا براي اولين بار براي ديدن فيلم كلاه قرمري و بچه ننه پا به سينما گذاشت!

 اولش خيلي برات جالب بود تو سالن بازي ميكردي بعد  هم كه فيلم شروع شد خيره به پرده سينما و ساكت ما هم كه قبلش استرس داشتيم كه نكنه طاقت نياري خوشحال بوديم كه دوست داري و نگاه ميكني ولي اين آرامش براي 10 دقيقه اول فيلم بود همه به پرده سينما نگاه ميكردند شما در جهت مخالف فقط چشمت به قسمت آپارات بود مامي رو بيچاره كردي كه اين چيه منو ببريد اونجا مامي يكي دوباري مجبور شد با شما از سالن بياد بيرون وقتي برميگشتيد يه چند دقيقه اي ساكت بودي دوباره شروع ميكردي به دويدن وسط سالن بلند داد ميزدي مامان اسام كجايي آب بده شكلات بده صد بار با مامي جاتون و عوض كرديد تا اينكه كلاه قرمزي شروع كرد يه آهنگ شاد خوندن شما هم از پله ها رفتي بالا جلوي پرده سينما شروع كردي به رقصيدن مامي هم هر كاري ميكرد نيومدي پايين ما هم كه از خنده اشكامون در اومده بود كل جمعيتم كه تا اون موقع بيحال بودند شروع كردند به دست و سوت زدن و خنديدن شما هم ولكن نبودي بعد فيلم هم ازت پرسيدم مامان  فيلمو تعريف كن گفتي يه آگايي بود تو تلوزون چوچيك حرف ميزد يعني فقط دو دقيقه اول فيلمو ديده بودي بقيش پي بازيگوشي ،پسرم انقدر كه از دست تو خنديدم فيلمش خنده دار نبود عاشقتم نمك مامان  تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://www.roozgozar.com

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)