تولد 3 سالگی

تنها بهانه زندگیم تولدت رو با افتخار به داشتنت تبریک میگم

 پسرم مثل برق و باد میگذره باورم نمیشه که سه سالت تموم شد انگار همین دیروز بود که جشن اولین نشستن اولین قدم برداشتن اولین دندون و....میگرفتم هم خوشحالم هم دلم میگیره که این روزا تکرار نشدنیه من با تمام وجودم از بودن با تو لذت میبرم و خدا رو شکر میکنم از داشتنت و حس خوبی رو که با تو دارم. دوست دارم پسرم

امسال تولدت با جمع همیشگیمون خیلی خوش گذشت خودت کیک باب اسفنجی میخواستی منم سعی کردم بیشتر از باب اسفنجی استفاده کنم از شب قبل تمام بادکنکارو باد کردیم و اتاق رو تزئین کردیم دل تو دلت نبود همش میگفتی پس مهمونا کی میان یه اتفاق جالبی که افتاده بود امسال تولدت مصادف شده بود با انتخابات ریاست جمهوری که با انتخابیم که شد مردم کلی جشن گرفتند و بعد هم تیم ملی رفت جام جهانی امسال خرداد سه تاجشن داشتیم تولد پسرم انتخابات و جام جهانی

رقص کامران هومنی آقا شنتیا که هم میخونه هم میرقصه

چهره های دیگه از آقا شنتیا در روز تولدش

اینم چهره قبل از بریدن کیک که جای سالم براش نموند از دست

شنتیا و هلیا انگار  مشت کوبیدن تو صورت این باب اسفنجی بیچاره

دست همه درد نکنه خاله شیرین خاله سعیده خاله اکرم خاله فرح بابایی همه برات کادو گرفته بودن تا ذوق کنی و جداگانه نقدی هم حساب کرده بودند مامی هم که مثل همیشه خجالتمون داد هم برات فوتبال دستی گرفته بود هم ترن برقی خاله ندا هم نقدی پسرم انشااله صد ساله بشی منم زنده باشم خنده رو رو لبات ببینم.

اینم عکس آخر شب که تقریبا تمام اسباب بازیات وسط خونه بود و حسابی با هلیا آتیش سوزوندید.