دلم گرفت
پسرم بعد از تعطیلات خرداد و در آخرین روز تعطیلات یه خبر خیلی بد به مامان دادن که کلی حالمو خراب کرد و الان بعد گذشت دو هفته بازم اشکم در اومد آقای خورشیدی عزیزمون رو تو صانحه تصادف از دست دادیم آقای خورشیدی 11 سال با مامان همکار بود و کلی خاطره ازش داشتم حتی عروسی مامان هم اومده بود خیلی برامون عزیز بود یه انسان مهربون و دلسوز و زحمتکش پسرم واقعا جاش تو شرکت خالیه روز شنبه بعد از تعطیلات همه شرکت رفتیم برای خاکسپاری و مراسم سوم هم خود شرکت گرفت امیدوارم روحش در آرامش باشه و ما رو حلال کرده باشه که همیشه براش زحمت داشتیم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی