شنتياشنتيا، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره

قهرمانم,عشقم,امیدم

تعطیلات خرداد

پسرم یکم میخوام به قبل برگردم و در مورد تعصیلات 15 خرداد برات بنویسم که این چند روز چقدر بهمون خوش گذشت روز اول همگی رفتیم شهربازی و حسابی خودمونو خالی کردیم با جیغ و دست و هورا روز دوم رفتیم دربند و کوهنوردی و غذای مورد علاقمون رو خوردیم دیزی با دوغ و ترشی همین الان دهنم آب افتاد بعد هم رفتیم پارک گلابدره و برای اولین بار سوار سورتمه شدیم البته منو خاله ندا دو بار سوار شدیم و خیلی بهمون خوش گذشت. تعطیلات به روایت تصویر: شهربازی دربند پارک گلابدره ...
31 خرداد 1392

تولد 3 سالگی

تنها بهانه زندگیم تولدت رو با افتخار به داشتنت تبریک میگم  پسرم مثل برق و باد میگذره باورم نمیشه که سه سالت تموم شد انگار همین دیروز بود که جشن اولین نشستن اولین قدم برداشتن اولین دندون و....میگرفتم هم خوشحالم هم دلم میگیره که این روزا تکرار نشدنیه من با تمام وجودم از بودن با تو لذت میبرم و خدا رو شکر میکنم از داشتنت و حس خوبی رو که با تو دارم. دوست دارم پسرم امسال تولدت با جمع همیشگیمون خیلی خوش گذشت خودت کیک باب اسفنجی میخواستی منم سعی کردم بیشتر از باب اسفنجی استفاده کنم از شب قبل تمام بادکنکارو باد کردیم و اتاق رو تزئین کردیم دل تو دلت نبود همش میگفتی پس مهمونا کی میان یه اتفاق جالبی که افتاده بود امسال تولدت مصادف ...
31 خرداد 1392

36 ماهگی

بلاخره فرصت کردم وقت برای وبلاگت بذارم پسر گلم هر چی بزرگتر میشی وقت من هم کمتر میشه چون باید وقت بیشتری رو با شما بذارم سئوالاتو جواب بدم باهات بازی کنم و خرابکاریاتو جمع و جور ،پسرم خیلی پر تحرک شدی دائم بازی میخوای یا میگی مامان کنارم بشین حتی وقتی داری کارتون میبینی هزار ماشال.. خیلی هم بلبل زبونی حرف زدنت خیلی شیرینه هر وقت یه چیزی رو میخوای بهت نمیدم سرتو کج میکنی میگی مامان خایش میکنم. عاشق کامران هومنی مخصوصا آهنگ جدید فضاییشون هر وقت میخوام بیدارت کنم تا این آهنگو میذارم با رقص از جات پا میشی خیلیم قشنگ میرقصی ،پسرم این روزا با تمام وجودم نگات میکنم به صورتت به حرف زدنت به شیطونیات میدونم خیلی دلم برای این روزات تنگ میشه خیلی دوست...
31 خرداد 1392

عید92

پسر گلم خیلی وقته نمیرسم وبلاگتو بنویسم ببخش مامانو گرفتاریم زیاده ولی لحظه به لحظم کنار تو و لذت بردن از وجودت میگذره دیگه واسه خودت مردی شدی خیلی قشنگ و واضح صحبت میکنی فقط به ک میگی چ  و گ رو میگی د مثلا وقتی میخوای بگی کیک میگی چچ یا میخوای بگی میگم بیا میگی میدم بیا که خیلی صحبت کردنتو شیرین تر میکنه مخصوصا وقتی عصبانی میشی در حال حاضر دارم کارتهای صد آفرینو باهات کار میکنم البته اگر شیطونیای شما بذاره امسال عید هفته اول که با دید و بازدید سپری شد و شما تونستی وقت بیشتری رو با پدرت بگذرونی و هفته دوم هم آماده سفر شدیم و رفتیم کیش اولین باری بود که با شما به کیش میرفتیم خیلی خیلی خیلی خوش گذشت از اینکه میدیدم شما انقدر هیجان زده بود...
21 ارديبهشت 1392

دنیای بازی

جیگر مامان دیروز خاله شراره ساعت 7 اومد دنبالمون تا بریم فشم تو فکر این بودیم بریم جیگر بخوریم که از همه جا بیخبر دیدیم جاده فشم رو یکطرفه کردند خیلی حالمون گرفته شد خاله شراره گفت بریم درکه چشت روز بد نبینه تا ساعت نه و نیم تو ترافیک بودیم تصمیم گرفتیم بریم شریعتی یه چیزی بخوریمو بریم خونه ههمون خسته شده بودیم تا رسیدیم بولینگ عبدل رفتیم دنیای بازی نمیتونم صورتتو برات بگم شوکه شده بودی انگار یکدفعه از خواب پریدی خیلی تعجب کرده بودی پسر مامان فکر نمیکردم بتونی خودت تنهایی سوار اسباب بازیا بشی ولی دیروز باورم شد شما واقعا داری بزرگ میشی خیلی راحت با بچه های دیگه بازی میکردی و از هیچی نمیترسیدی شنتیای مامان همیشه تو رویاهام آرزوی همچ...
24 آذر 1391

لیانا کوچولو

پسر گل مامان هفته پیش با هم رفته بودیم خونه خاله نادیا برای دیدن لیانا کوچولو که هزار ماشا... مثل عروسک میمونه لیانا دوم اردیبهشت بدنیا اومده شما تقریبا یکسال ازش بزرگتری ،وروجک مامان خونه خاله نادیا کلی شیطونی کردی مجبور شدیم همه وسایلشو از رو میز برداریم آخه شیطون مامان من از دست تو چکار کنم.چند تا از عکساتونو برات میذارم . ...
24 آذر 1391

تولد آرمین

مامانی جمعه پیش تولد 6 سالگی آرمین بود شما کوچیکترین پسر دعوت شده بودی ولی خوب آتیش سوزوندی بردمت پیش آرمین عکس بگیری یکدفعه مشتتو کردی تو کیک بعدم پاشیدی رو فرششون کلی خجالت کشیدم ،بهمون خوش گذشت شما هم پا به پای ما بیدار بودی و شیطونی میکردی   ...
24 آذر 1391